کاروان

صدایی از زیر خاک

ایستاده بودم روی یکی از قبرها و به آن که زیر خاک دفن شده بود فکر میکردم . سایه ام انگار در جستجوی صدایی بود که فریاد میزد : بگذارید همینجا آرام بگیرم . اگر زنده هم هستم نجاتم ندهید .


 


 

+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۸:۱۱ ‎ق.ظ ; ۱۳٩۱/٧/٢٤

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir